سختیهای سرِ پا کردن سیرک در سینما
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۵۲۷۷۴
طراح صحنه فیلم «بعد از رفتن» با اشاره به سختیهای برپا کردن سیرک در این فیلم گفت: بعد از سالها، نهال طراحی صحنه به درختی راست قامت و مهم در سینمای ایران بدل شده است.
امیرحسین حداد در گفتوگویی با ایسنا درباره طراحی صحنه فیلم «بعد از رفتن» ساخته رضا نجاتی که چند روز قبل در سینمای رسانه جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، بیان کرد: در ابتدای امر که یک فیلمنامه را میخوانید، تمامی ایدهها و خلاقیتهایی که جایی برای کار کردن دارند کدهایی را در ذهن هر طراح صحنه فعال میکنند و در این فیلم توالی لوکیشینها به گونهای بود قابلیت زیادی برای کار خلاقانه کردن داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: یکی از این لوکیشنها سیرک بود که برای آن چند ایده به ذهن ما رسید ولی نکته مهم این بود که حافظه بصری مخاطب سینمای ایران ، سیرک را با یک تصویر و اِلمانهای خاص در ذهن دارد و ما باید این فضا را تداعی میکردیم. در پیگیریهایمان دوستی را پیدا کردیم که از او خواستیم همکاری کند تا بکگراند ما یک شهربازی باشد و سیرک هم داشته باشیم. این اتفاق انجام شد ولی مسیر سر پا کردن سیرک در آن شبهای سرد بسیار سخت بود و کار سختتر این بود که باید به شکلی کار انجام میشد تا از زاویهای که قرار بود پلان گرفته شود تمام عناصر رنگی و فاکتورهای بصری لازم دیده شود، چون ابعاد کار آن قدر بزرگ بود که باید در دکوپاژ همه چیز لحاظ می شد.
وی یادآوری کرد: البته قصد ندارم بگویم کار خیلی عجیب و غریبی انجام دادیم اما همین برپا کردن سیرک بسیار سخت بود، بخصوص آنکه حافظه بصری مخاطب ایرانی تازگیها چنین تصویری را ندیده است.
حداد درباره سختیهای طراحی صحنه با توجه به بالا رفتن هزینه ساخت فیلم گفت: چرخه اقتصاد سینما به قدری سخت شده که خود عوامل باید دست به دست هم دهند تا یک فیلم ساخته شود و تهیه کننده هم زور آن را داشته باشد که باز هم بخواهد فیلم بسازد وگرنه شرایط به گونهای است که یک تهیهکننده بعد از ساخت یک فیلم میتواند عطای فیلمسازی را به لقایش ببخشد. درباره این پروژه هم جدا از هرگونه تعریف و تمجید چاپلوسانه تاکید میکنم که آقای بابایی از معدود تهیهکنندگانی بود که اختیار تام حتی در زمینه اقتصادی میداد تا آن چیزی که به فیلم کمک میکند، انجام شود. پشتیبانی او برای من به عنوان طراح صحنه این اختیار را میداد که بهترین کار را انجام دهم و البته مراقبت هم میکردم.
وی ادامه داد:از این منظر باعث خوشحالی است که نسل تهیهکنندگان جوان و با دانش به سینما وارد میشوند. البته با وجود مشکلاتی که در چرخه اقتصادی سینما وجود دارد معتقدم که طراحی صحنه یک شکل و اندازه و وجاهت دیگری پیدا کرده و حالا میتوانیم بگوییم مثلث هنری یک فیلم یعنی کارگردان، فیلمبردار و طراح صحنه به شدت قابل اعتنا شده است. اگر طراحی صحنه تا دو دهه قبل یک نهال کوچک بود، الان به درخت راست قامت و مهمی در یک فیلم تبدیل شده است که جایگاه آن در فیلمها و سریالهای شبکه نمایش خانگی سالهای اخیر مشخص است.
حداد در پایان یادآور شد که در جشنواره فجر امسال فقط فیلم «بعد از رفتن» را داشته و افزود: متاسفانه فیلم «رکسانا» کار آقای پرویز شهبازی به جشنواره نرسید که فیلم خیلی خوبی شده ولی تدوین آن با وسواسهای آقای شهبازی تمام نشد که به جشنواره برسد و میدانم که هنوز هم در مرحله صداگذاری است. این فیلم هم از آن دست آثاری است که سینمای ایران مدتهاست شبیه آن را نداشته است.
در این زمینه بخوانید:
نقد فیلمهای جشنواره/ «بعد از رفتن»؛ تنگنای جور دیگر دیدن!
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر 1401 سیرک فیلم بعد از رفتن جشنواره فجر 1401 جشنواره فیلم فجر 1401 جشنواره فجر 1401 برگزیده ها دفاع مقدس جشنواره فیلم فجر زلزله ترکیه جشنواره فیلم فجر 1401 جشنواره فجر 1401 برگزیده ها بعد از رفتن طراحی صحنه کردن سیرک طراح صحنه یک فیلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۵۲۷۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۲ دهه خدمت در منطقه محروم / روایت معلم غلامانی از زندگی معلمی
معلم غلامانی که دو دهه را در مناطق محروم خدمت کرده است، از سختیهای شغلاش میگوید و اینکه چگونه وقت گذراندن با نوجوانان روزهای خدمت را برای او شیرین کرده است تا آنجا که «غلامان» را خانه خود میداند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسان شمالی، «معلمی شغل انبیا است»؛ جملهای که زیاد شنیدهایم و با آن آشنا هستیم، اما آنچنان از سختی و شیرینیهای این شغل باخبر نیستیم. هفته معلم که یادآور شهادت بزرگ معلم انقلاب اسلامی ایران، شهید مرتضی مطهری است، فرصت مناسبی را به وجود میآورد تا دقایقی را با معلمان سپری کنیم تا شاید با گوشهای از زندگی آنها آشنا شویم.
به سراغ یک خانم معلم میرویم؛ یکی از فرهنگیان دغدغهمند خراسانشمالی که ۱۸ سال است با وجود آنکه میتواند در بهترین نقاط به کار بپردازد، اما در منطقه محروم غلامان مانده و صفا و صمیمیت خدمت در میان بچههای منطقه را با آسایش داشتن در مناطق و شهرهای مرفه عوض نکرده است.
وی عشق به دانشآموزان و مظلومیت آنها در کمبود امکانت را عامل ماندگاری خود در این منطقه میداند و میگوید بیشتر معلمها از همان لحظهای که به اینجا میآیند برای گرفتن انتقالی و رفتن به نقاط بهتر لحظهشماری میکنند، اما ماندن در این محل برای او لذت دیگری دارد.
حلما امیری با ۱۸ سال سابقه خدمت در منطقه غلامان از تلخ و شیرینهای شغلش و خاطراتش با دانشآموزان میگوید؛ او روزهای سختی را در سالهای ابتدایی خدمتش گذرانده است؛ از جادههای پر از خطر منطقه تا دوری از خانواده، دوستان و کمبود انواع امکانات اولیه در منطقه خدمت، اما هیچکدام نتوانسته است از عشقش به معلمی بکاهد.
وی معلمی را عاشقانه دوست دارد و مهمترین وظیفهاش را انسانسازی میداند؛ خانم امیری لذت میبرد که یک معلم است و میتواند به دانشآموزان خدمت کند؛ خانوادهاش نیز به معلم بودنش افتخار میکنند و تلاش کردهاند در سختیها همراهش باشند.
حلما امیری کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی در حال حاضر به عنوان مدیر مدرسه در شهر محروم غلامان خدمت میکند. وی مهمترین رسالت یک معلم را خدمت به دانشآموزان و انسانسازی میداند، چراکه امروزه دانشآموزان نیاز فراوانی به رهنمودهای یک معلم دلسوز دارند.
این معلم میگوید اینجا منطقه محرومی است که بسیاری از معلمان به محض تمام شدن ابلاغ خدمت به دنبال رفتن از اینجا هستند، اما من نمیتوانم دانشآموزان و مردمی که با آنها اُنس گرفتهام را رها کنم چراکه آنها را مثل خانواده خودم میدانم و همچون یک خانواده صمیمی برای دیدن موفقیت تک تک دانشآموزانم لحظه شماری میکنم.
او از سختیهای کار کردن در این منطقه حکایتها دارد، آنچه خودش طی این سالها با پوست و خون درک کرده است؛ «شهر غلامان فاصله زیادی با مرکز استان دارد و جادههای خطرناک، رفتوآمد را برای معلمان سخت میکند، علاوه بر اینها وجود قومیتهای مختلف در این منطقه باعث میشود که بیشتر اوقات دانشآموزان دوزبانه را در مدرسه داشته باشیم که مشکلات خاص خودش را دارد.»
این معلم غلامانی از کمبود امکانات و فضاهای آموزشی میگوید که سختیهای تدریس را دوچندان میکند؛ «من همین جا از همه همکارانم که سختیهای خدمت در این منطقه را به جان میخرند و با عشق و علاقه زندگی خود را وقف دانشآموزان کردهاند تشکر میکنم.
حلما یکی از مهمترین عوامل ماندگاری در منطقه غلامان را نگاه و لطف ویژه اهالی نسبت به معلمان و قشر فرهنگی میداند که باعث مضاعف شدن انگیزه معلمان در خدمترسانی میشود، این شغل را با بینش و آگاهی انتخاب کردم و همواره به آن عشق میورزم.
وی اذعان میکند که حضور در میان دانشآموزان و کمک به آنها برای هر معلم بسیار لذت بخش است؛ برای من که مدیر دبیرستان هستم، دیدن موفقیتهای علمی و پرورشی دانشآموزان در حیطههای مختلف شیرینترین تجربه خدمتم را رقم میزند. سال گذشته یکی از دانشآموزانم که پدرش را در سن جوانی از دست داده بود و سودای رشته پزشکی را داشت، توانست در این رشته و در دانشگاه کرمان قبول شود و این خاطرهای شیرین برایم رقم زد که تا سالها در ذهن من باقی خواهد ماند.
معلم غلامانی دیدن اشک دانشآموزان را بدترین خاطرهاش عنوان میکند و ادامه میدهد: یک روز به یاد دارم که پدر یکی از دانشآموزان که از انجمن اولیا و مربیان مدرسه نیز بود به رحمت خدا رفت و دانشآموزم از این اتفاق خبر نداشت، من و همکارانم نمیدانستیم چطور باید این خبر را به او بدهیم تا اینکه عموی دانشآموز به مدرسه آمد تا او را با خود ببرد و خبر مرگ پدر را به او بدهد؛ این تلخترین لحظهای بود که من در کل دوران خدمتم حس کردم و هرگز از یادم نمیرود.
وی از اوقاتی میگوید که ناامید شده است؛ «آنجایی که تمام تلاشم را میکنم، اما دیگران این تلاش را نمیبینند و فکر میکنند اگر به نتیجه نرسیدند به خاطر کمکاری من است من انگیزهام را از دست میدهم اما وقتی من خدا را ضامن و شاهد کار خود قرار میدهم دوباره سعی میکنم با قدرت به وظیفه و رسالت خودم عمل کنم.»
حلما سر و کار داشتن با نوجوانان و در جمع آنها بودن را بهترین مزیتی میداند که در شغل معلمی میتوان داشت. وی ادامه میدهد: معلمان با دانشآموزانی سروکار دارند که دوران حساس زندگی خود را میگذرانند و بازیگوشیهای مختص به این سن از سوی دانشآموزان لحظات تدریس را دشوارتر میکند.
از نظر این معلم غلامانی معلمی را باید با عشق و علاقه انتخاب کرد، نه به عنوان یک شغل پر درآمد چراکه هیچگونه امتیازی نسبت به دیگر ارگانها ندارد.
حلما یکی از مهمترین مطالبات معلمان را ایجاد همسانسازی حقوق و برخوردار کردن معلمان از بستههای حمایتی و مزایایی که کارکنان سایر دستگاهها دارند، عنوان میکند.
کد خبر 748209